خانوم پاف

دلم 

بوسیدنش را میخواهد 

بگویم میبوسمت

بگوید ازکجا

بگویم

"از چشمهای خسته ت "

خانوم پاف
۲۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
چقدر امشب حالم 

نامعلومه . . .

خانوم پاف
۱۸ تیر ۹۳ ، ۲۳:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نزدیکت می شوم
بوی دریا می‌‌آید
دور که می شوم
صدای باران!
بگو تکلیف‌ام با چشم‌هایت چیست؟
لنگر بیاندازم عاشقی کنم
یا چتر بردارم و دلبری کنم؟!

مهمان های نامرئی - بهرنگ قاسمی

خانوم پاف
۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از درآمد بسیار مختصر ماهیانه ای که دارم و معمولا همه ش رو بابت هزینه های زندگی خرج میکنم ، یه مبلغ خیلی ناچیز برای کمک به درمان حیوون های بی سرپرست آسیب دیده  کنار گذاشتم 

غم انگیزه که بابت همچین کاری مواخذه بشی ، سوال جواب بشی و وقتی بگی اون حیوون زبون بسته ممکنه یه سگ باشه به چشم یک ابله احمق بهت نگاه بشه 

هرچقدر هم با هم گفتگو کنیم ، بی نتیجه س چون زبون همدیگه رو نمیفهمیم

خانوم پاف
۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۲:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
 نبودن خر است 
آخر یک نفر چقدر میتواند نباشد ?????

 

خانوم پاف
۰۷ تیر ۹۳ ، ۲۲:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حس کن مرا در «دوستت دارم» در ِ گوشت

حس کن مرا در شیطنت هایم در آغوشت!

حس کن مرا در آخرین سطر از تشنج هام

حس کن مرا... حس کن مرا... که مثل تو تنهام!

حس کن مرا و ذوب شو در داغی دستم

بگذار تا دنیا بداند «هستی» و «هستم»

مهدی موسوی

خانوم پاف
۰۵ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بر باد رفته ام 

چه سخت است 

سبز باشی 

اما بی برگ 

 

مونا اکبریان

خانوم پاف
۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۱۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

در برابر هر زن ضعیفی که خسته از صفت "ضعیف"است مردی وجود دارد که از"قدرت کاذب"رنج می برد.

در برابر هر زنی که خسته از صفت "حماقت" است مردی وجود دارد که از پوشیدن نقاب "عقل نمایی" رنج میبرد.

در برابر هر زنی که خسته از برچسب "احساسی بودن" است مردی وجود دارد که از "حق گریه کردن و حساس بودن"محروم بوده است.

در برابر هرزنی که از آنکه به عنوان یک "شیء جنسی "قلمداد شود دلگیر است مردی وجود دارد که نگران "توان جنسی" خود است.

در برابر هرزنی که از "دستمزدی" که شایستگیش را دارد محروم است مردی وجود دارد که "مسئولیت اقتصادی" انسان دیگری را بالاجبار به دوش میکشد.

در برابر هر زنی که"اسرار مکانیکی"ماشین را نمیداند مردی وجود دارد که نمیداند چگونه تخم مرغی را آب پز میکنند.

در برابر هر زنی که برای ازادیش قدم بر می دارد مردی وجود دارد که راه آزادی را باز می یابد.

نژاد بشر پرنده ایست با دو بال:یک بال موءنث و یک بال مذکر تنها اگر دو بال به طور مساوی رشد کند...نژاد بشر میتواند پرواز کند!

حال بیش از هر زمان دیگر میتوان درک کرد که: علت وجود زن علت وجود بشر است..

"دکتر شریعتی"

خانوم پاف
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 زن‌ها وقتی‌ خوشحالند لباس‌های زیبا می‌‌پوشند

وقتی‌ خوشحال ترند گوشواره آویزان می‌‌کنند

غمگین که باشند با موهایشان ور میروند

تنها که باشند کفش می‌‌خرند، کتاب می‌خرند ، قهوه زیاد می‌‌خورند

دلتنگ که باشند عینک سیاه بزرگ می‌‌زنند ، و دور از چشمِ دنیا ، با واژه‌های تلخ ، جمله‌های قشنگ می‌‌سازند

دلگیر که می‌‌شوند ... فرق می‌کند ،

گاهی‌ با لباسی زیبا در را برایت باز میکنند و با لبخند به یک چای دعوتت میکنند ،

گاهی‌ با کتابی در دست ، کنجِ یک کافه، بی‌ خیالِ حضورِ چشم‌های کنجکاو با موهایشان بازی میکنند

حالا اگر تو مردی باشی‌ که در هر شرایطی با همان لباس ساده، با همان عینکی که گاه به گاه روی صورتت جابجا میکنی‌، با همان حالتِ خودمانی همیشگی‌ و دست‌هایی‌ که بیشتر وقت‌ها تکلیفشان را نمی‌دانند به دیدن زنِ محبوبت بروی ، . . .

از کجا خواهی‌ فهمید در درون این موجودِ آراسته چگونه توفان جایش را به تعادلی پر جذبه می‌‌دهد؟

چگونه زمان در لحظه ی درد می‌‌ایستد تا به وقتِ تنهایی بغض را به سلاخی چشم‌های منتظرش بفرستد ؟

چگونه خواهی‌ فهمید زنی‌ که تا مرز جنون به معجزه ی رویا ایمان دارد،از پشتِ عینکِ سیاهش دیوانه وار دوستت دارد ؟؟

نیکی‌ فیروزکوهی

خانوم پاف
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اگر خواستم ترکت کنم
در چارچوب دَر نایست
نگو نرو..
چمدان را از دست من نگیر
کمکم کن

 

در را تو برایم باز کن
بگو به سلامت
اصلا چمدانم را تو ببند!
...
خاطِرَت جمع
من بومرنگی هستم
که تنها از دست هایِ تو درست پرتاب می شود .

شـهریار بـهروز

خانوم پاف
۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
حرف برای گفتن زیاد مانده بود
فرصت اما کم

 

...

بوسیدمت!

سال تحویل شد

 

سال نو  مبارک 

خانوم پاف
۲۹ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
کثر وقت  آدما صرف دوستای خیالی و دشمنای فرضی میشه 

واقعی ها رو جدی نمیگیرن , , ,

خانوم پاف
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۵:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

میگن 

چیزی که سرنوشت انسان را می سازد "استعدادهایش" نیست

 

"انتخابهایش" است.

 

انتخاب های امسالم همه از نوع "تریـــن ها "ش بودن 

خوباش خوبترین 

و بداش احمقانه ترین

به جـــــــــــــــــــان خودم 

خانوم پاف
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک دوست داشتن هایی هست

که از دور است و در سکوت؛

که دلت برایش از دور ضعف می رود

که وقتی حواسش نیست چشمانت را می بندی

و در دل دعایش می کنی

و با یک بوسه به سویش روانه می کنی

که وقتی بی هوا نگاهش با نگاهت یکی می شود

انگار کسی به یک باره نفس کشیدن را ممنوع می کند!

یک دوست داشتن هایی هست

که به یک باره بی مقدمه پا در کفشِ دلت می کند

و جا خوش می کند

و از دستِ تو کاری بر نمی آید

جز از دور دوستش داشتن...

یک دوست داشتن هایی هست

ساکت است

آرام است

خوب است

گُم است...

 

خانوم پاف
۰۶ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
هر شخصی را که میبینی 
 
در حال مبارزه در نبردی است ،
 
که تو از آن هیچ نمیدانی 
 
مهربان باش ؛ همیشه ...
 
 
پ.ن
خودم جان ؛ آروم باش

 

خانوم پاف
۲۴ دی ۹۲ ، ۱۴:۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 انقدر حرفهایم را نفهمیدند 

که ناچار توی کمد لای رختخواب ها قایمشان کردم ....

یا گذاشتمشان توی سطل برنجی آن تَهِ تَه که دست کسی نیفتد ....

چند تاییش را هم شبها 

میگذارم زیر بالشم تا صبح که شد یک فکری بکنم برایشان !

حرفهایم بیچاره ها شک دارند که من خودم هم میفهممشان یا نه !

از دستم خسته شده اند .

میدانم 

آخر یک روز میگذارند و میروند 

من میمانم و رختخواب های بیرون از کمد 

و برنج های کف اشپزخانه ولو شده 

و بالشی که شکافته میشود ...

 

حرفی که نفهمندش آخر به چه درد میخورد ...

 

پ . ن

گاهی حرف میزنی ولی باید انقدر بالا پایینش کنی که مبادا خیال کنند ......و خیال هم میکنند ...

همان بهتر که ل ا ل باشم .

میترسم تو را هم از دست بدهم ...

خانوم پاف
۰۸ دی ۹۲ ، ۲۳:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
امروز تو اینتستِخود بهتر شناسی ! کهمولودجون معرفی کرده بود،

 فهمیدم که ؛

9 سال از اینی که هستم بچه تر فکر میکنم !یا بچه ترم ! یا صمیمی ترم !یا شاد ترم ! یا احساساتی ترم !یا خام ترم ! یا هنو مونده پخته شم !یا هر چی دوست دارین فکر کنین آزادین !

حالا موندم توش که این بده یا خوب ؟!!!!!

باعث شد این آهنگه یه جورایی (حالی دَهَد به ما) !!!

زیر گنبد کبود 

 

 

خانوم پاف
۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۵:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یه دنیا حرف دارم 

حرفایی که مث دنیا بی سر و تهِ

 

چشماتو ببند 

دستتو بذار روی قلبت 

میشنوی حالا ؟

 

آره 

همینه 

 ...

 

خانوم پاف
۱۶ آذر ۹۲ ، ۱۳:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
بیا دلهایمان را از زیر دست و پا جمع کنیم . 

 

از همان روزی که سپردیمش به اولین رهگذر و او وقتی خوب کند و کاوش کرد همانجا روی زمین انداخت و رفت ... هنوز لگد می خورد ، خاکی میشود ، پرت میشود دورتر و گاهی هم می افتد پای دیوار لای برگ های خشکیده .نازک میشود و ترک هایش روز بروز بیشتر ...

بیا دلهایمان را برداریم و بشوییم و خشک کنیم . مرهم بگذاریم روی زخمهای نو و کهنه اش . بغلش کنیم و یک ترانه ی آرام برایش بخوانیم .بعد بگذاریمش روی طاقچه . کنار همان آینه که هر روز نگاهمان را از آدمی که تویش میبینیم میدزدیم ...

بیا دلهایمان را بگذاریم کنار قرآن و حافظی که همیشه روی طاقچه بوده , عزیز بوده , همدم بوده برایمان .

بگذاریم همانجا تا شاید وقتی او... آمد تا توی آینه خودش را برانداز کند ، نگاهش به دل ما بیفتد و دستی به سر و رویش بکشد . نوازشی کند و دلجویی که ای دل ...کجا بودی  که من ندیدمت . 

و نفهمد و یادش نیاید که خودش هم چند بار زیر پا گذاشته بودش ...

آنوقت شاید بردارد دل ما را و ببرد با خودش و یا حد اقل گاه گاهی سری بزند و غبار از دل ما پاک کند .

بیا ... 

بیا دلهایمان را بگذاریم یک جای بهتر .

ظاهرا این جایی که هست ... جای خوبی نیست ....

 

خانوم پاف
۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۱:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
مدتی بود که بودم ! اما دریغ از حرف جالبی برای نوشتن . بعد هم که مدتی نبودم و دریغ از لحظه ی جالبی که به یاد بماند برای نوشتن !

 

فقط این که دلم برای اینجا تنگ شده بود بسی ...

و برای همه ی دوستان مجازی ام البته بسی بیشتر ...

 

خانوم پاف
۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۶:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر