خانه ی پدری ، خانه ی مادری
جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۱۲ ب.ظ
اومدم خونه ی پدری
مامان رفته حمام
داداش داره پله ها رو موکت میکنه
خانومش کنارش داره کمک میکنه
دخترا مشق مینویسن و هر و کر میکنن
گودزیلا کوچولو مون هم یه جایی همین اطراف داره یه کار خطرناک میکنه چون صداش نمیاد !
من شالگردن میبافم و از بوی چسب موکت مست و مدهوشم .....
یکی دکمه ی pause رو بزنه
لازمه یه مدت این جا متوقف شم ....
۹۴/۰۸/۰۱